- کل کله
کوشش و تقلا، بز نر جوان، بز نر یک ساله، بز اخته شده
معنی کل کله - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پرگویی، پرحرفی، بحث بیهوده
کل کل کردن: پرگویی کردن و سر یکدیگر را به درد آوردن
کل کل کردن: پرگویی کردن و سر یکدیگر را به درد آوردن
(کَ لَ / لِ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان تیوند است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
(کُ کِ لَ)
لغت نامه دهخدا
مؤنث کلاکل. زن سبک گوشت چابک، و زن پست بالای درشت اندام سخت گوشت. (ناظم الاطباء). مؤنث کلاکل. کلکله. (از اقرب الموارد)
(کُ کُ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان آسمان آباد است که دربخش شیروان چرداول شهرستان ایلام واقع است و 400 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
(کَ کِ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان حشمت آباد است که در بخش دورود شهرستان بروجرد واقع است و 115 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
سرفه، داد و بیداد، سر و صدا کردن به هنگام حرف زدن و مشاجره
بز نر پیر
کاشتن بذر به کمک دست و کج بیل، پرحرفی، سر و کله زدن، دردسر
کلاه کثیف و بویناک کچل ها
از توابع زوار واقع در شهرستان تنکابن
